سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  کانون مطالعاتی دانشگاه پلی تکنیک تهران
به یقین بدانید که خدا بنده‏اش را هر چند چاره‏اندیشى‏اش نیرومند بود و جستجویش به نهایت و قوى در ترفند بیش از آنچه در ذکر حکیم براى او نگاشته مقرر نداشته ، و بنده ناتوان و اندک حیله را منع نفرماید که در پى آنچه او را مقرر است برآید ، و آن که این داند و کار بر وفق آن راند ، از همه مردم آسوده‏تر بود و سود بیشتر برد ، و آن که آن را واگذارد و بدان یقین نیارد دل مشغولى‏اش بسیار است و بیشتر از همه زیانبار ، و بسا نعمت خوار که به نعمت فریب خورد و سرانجام گرفتار گردد ، و بسا مبتلا که خدایش بیازماید تا بدو نعمتى عطا فرماید . پس اى سود خواهنده سپاس افزون کن و شتاب کمتر ، و بیش از آنچه تو را روزى است انتظار مبر [نهج البلاغه]
کل بازدیدهای وبلاگ
95801
بازدیدهای امروز وبلاگ
187
بازدیدهای دیروز وبلاگ
1
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
کانون مطالعاتی دانشگاه پلی تکنیک تهران
مدیر وبلاگ : نازنین محمدی[48]
نویسندگان وبلاگ :
دکتر علیرضا شیری
دکتر علیرضا شیری (@)[10]

سمیرا موسوی (@)[18]

فائزه محرر (@)[4]

ندا محمدی (@)[1]

حوری آقا میری (@)[1]


لوگوی وبلاگ
کانون مطالعاتی دانشگاه پلی تکنیک تهران
فهرست موضوعی یادداشت ها
کتاب[14] . گزارش[5] . بقیه[3] . تبریک[2] . روابط عاطفی .
بایگانی
کتاب
بقیه
گزارش
روابط عاطفی
تبریک
پیوندهای روزانه

دانشگاه پلی تکنیک تهران [107]
سایت سالنامه من [501]
دکتر شیری [250]
کانون مطالعاتی دانشگاه الزهرا [288]
[آرشیو(4)]

اوقات شرعی
لینک دوستان


اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   سمیرا موسوی  

عنوان متن ادامه نوابغ چگونه میاندیشند؟ شنبه 87 آبان 18  ساعت 1:53 عصر

هشت راهبرد مورد استفاده ابرخلاقان

اکنون، هشت مورد از راهبردهایی را که در الگوهای اندیشه نوابغ خلاق (در تاریخ علم، هنر، و صنعت) مشترک است، شرح می‌‌دهیم:    

1. نوابغ از دریچه‌های مختلف به مسأله نگاه می‌کنند. نوابغ اغلب به دنبال یافتن نگرشی نو هستند که تاکنون دیگران آن‌ها را برنگزیده‌اند. لئوناردو داوینچی معتقد بود که برای کسب دانش راجع به قالب یک مسأله، باید یاد بگیریم که چگونه آن را از راههای گوناگون، بازسازی کنیم. او اعتقاد داشت که اولین نگرش ما به یک مسأله، به‌شدت متأثر از نگرش معمول و روزمره‌مان است. او مسأله خود را ابتدا از یک نگاه، بعد از نگاهی دیگر و بعد از نگاههای دیگر بازسازی می‌کرد. با هر تغییر، درک او از مسأله عمیق‌تر و به‌همان اندازه به فهم اصل مسأله نزدیک‌تر می‌شد.

نظریه نسبیت انشتین، اساسا"، توصیف تعاملات بین چند نگاه مختلف است. روش تحلیلی فروید نیز به‌دنبال یافتن جزئیاتی است که با نگاه سنتی نمی‌توان آن‌ها را دید. در حقیقت فروید همواره در جستجوی یافتن زاویه نگرش کاملاً جدیدی بوده است.

یک اندیشمند، برای حل خلاقانه یک مسأله، باید در ابتدا رویکرد اولیه خود را که برخاسته از تجربیات گذشته است، کاملا" رها کند و مسأله را مجدداً تصور و تخیل نماید.  نوابغ با اجتناب از نگاه یک سویه فقط به حل مسائل موجود (همچون ابداع یک سوخت سازگار با محیط‌زیست) نمی‌اندیشند، بلکه به کشف مسائل جدید نیز می‌پردازند.

2. نوابغ افکار خود را به تصویر می‌کشند. انفجار خلاقیت در عصر رنسانس به‌شدت متأثر از تدوین و توزیع دانش عظیم و گسترده نقاشی، طراحی و نمودارهایی همچون نمودارهای مشهور داوینچی و گالیله بود. گالیله در زمانی که اکثر معاصران وی همچنان از رویکردهای متعارف ریاضی و گویشی استفاده می‌کردند، با نمایش  تفکرات خود بر صفحه کاغذ ، انقلابی در علم ایجاد کرد.

نوابغ بعد از آنکه حداقل توانایی‌های خاص گویشی را به‌دست می‌آورند، به‌دنبال افزایش مهارت‌های تصویری (دیداری) و تجسمی خود می‌روند تا بتوانند، اطلاعات را به روش‌های مختلف نمایش دهند. وقتی انشتین با مسأله‌ای مواجه می‌شد، همواره لازم می‌دید تا موضوع خود را به تمامی روش‌های ممکن (همچون نمودارها) فرموله نماید. او ذهنی بسیار تصویری داشت؛ و به‌جای اندیشیدن در چارچوب‌های خشک استدلال‌های ریاضی و گویشی، در قالب گزاره‌های تصویری و فضایی فکر می‌کرد. در واقع، او معتقد بود که کلمات و اعداد (آن‌گونه که آن‌ها را می‌خوانیم یا می‌نویسیم)، چندان نقشی در فرآیند تفکرش بازی نمی‌کنند.

3. نوابغ تولید می‌کنند. یکی دیگر از ویژگی‌های متمایز نوابغ، باروری و استعداد تولید سرشار آنان است. توماس ادیسون، 1093 اختراع ثبت نموده و همچنان سرآمد مخترعین است. او برای تضمین بهره‌وری گروهش، برای همه اعضا سهمیه ایده تعیین کرده بود. سهمیه شخصی خود او، حداقل یک اختراع کوچک در هر 10 روز و یک اختراع بزرگ در هر 6 ماه بوده است.

باخ، هر هفته‌ یک آواز می‌سرود، حتی اگر مریض یا بی‌حال بود. موتزارت، بیش از 6000 قطعه موسیقی خلق کرد. انشتین هم اگرچه بیشتر به‌خاطر مقاله خود در باب نسبیت مشهور است، ولی 248 مقاله دیگر نیز منتشر کرده است. تی‌اس الیوت، چندین پیش‌نویس برای "برهوت" تهیه کرد که ملقمه‌ای از پیام‌های خوب و بدی بود که به‌ناگاه به شاه‌قطعه تبدیل شدند.مطالعه‌ای که دین کیت سایمونتون از دانشگاه کالیفرنیا روی 2036 دانشمند انجام داد، نشان‌ داد که معتبرترین دانشمندان، فقط آثار گرانقدر خلق نکرده‌اند، بلکه انبوهی از کارهای بد و نامطلوب نیز داشته‌اند و از حجم عظیم و کمیت کار آنان، کیفیت نیز سر برآورده است.

4. نوابغ، ترکیباتی بدیع می‌آفرینند. سیمونتون درکتاب "نابغه علمی" خود (1989)، تصریح می‌کند که نوابغ، به‌جای اینکه صرفاً کارها را بر اساس ذوق و استعداد انجام دهند، بیشتر ترکیبات بدیع و نو می‌آفرینند. یک نابغه نیز همچون یک کودک بسیار بازیگوش که با مجموعه‌ای از بلوک‌های ساختمانی سرگرم می‌شود، دایماً در حال تجزیه و ترکیب ایده‌ها، تصاویر و افکار به روش‌های مختلف در ضمیرهای خودآگاه وناخودآگاه خویش است.

معادله انشتین را در نظر بگیرید: E=mc2. انشتین مفاهیم انرژی، جرم و سرعت نور را اختراع نکرد. در عوض، با ترکیب این مفاهیم در قالبی نو، توانست جهانی را که دیگران نیز می‌دیدند، به روشی متفاوت ببیند. قوانین وراثت که علم ژنتیک نوین بر پایه آن بنا شده، برخواسته از نظرات یک کشیش اتریشی بنام گروگر مندل است که ریاضیات و زیست‌شناسی را ترکیب کرد تا علمی نو بیافریند.

5. نوابغ، روابط را تقویت می‌کنند. اگر الگویی از تفکر، نشانگر نبوغی خلاقانه باشد، همانا متأثر از توانایی کنار هم گذاشتن موضوعات نامرتبط است. این توانایی در بهم ربط دادن مقولات مجزا، نوابغ را قادر می‌سازد تا چیزهایی را ببینند که دیگران نمی‌توانند ببینند.

داوینچی سعی کرد تا رابطه‌ای بین صدای زنگ و سنگی که در آب می‌افتد، ایجاد کند. این نکته، باعث کشف این اصل شد که صدا همچون موج حرکت می‌کند. درسال 1865، اف.‌ای. ککوله، شکل حلقوی مولکول بنزن را در خیالات خود، در قالب ماری تجسم کرد که دُم خود را گاز می‌گیرد. ساموئل مورس، به‌خاطر ناتوانی در تولید سیگنال‌های تلگرافی که بتوانند از یک قاره به قاره دیگر برسند، به‌ستوه آمده بود. تا اینکه روزی مشاهده کرد که اسب‌های چاپار را در ایستگاهها تعویض می‌کنند و کوشید تا ارتباطی بین ایستگاههای اسب‌های چاپار و سیگنال‌های قوی پیدا کند.

6. نوابغ به تضادها می‌اندیشند. فیزیکدان و فیلسوف معروف، دیوید بوهم، معتقد بود که نوابغ از این جهت قادرند افکاری متفاوت داشته باشند که می‌توانند دمدمی مزاجانه بین مقولات متضاد یا موضوعات ناسازگار حرکت نمایند. آلبرت روتنبرگ محقق معروف در زمینه فرآیند خلاقیت، نیز متذکر وجود همین توانایی در اکثر نوابغ ـ همچون انشتین، موتزارت، ادیسون، پاستور، کونراد و پیکاسو ـ شده است و آن را در کتاب خود، "الهه نوظهور: فرآیند خلاقیت درهنر، علم و سایر زمینه‌ها" (1990) شرح می‌دهد.

فیزیکدان معروف، نیلز بوهر اعتقاد داشت که وقتی شما همزمان خود را در مواضع متضاد نگاه می‌دارید، افکار خود را معلق کرده و نتیجتاً ذهنتان به سطحی جدید منتقل می‌شود. معلق بودن ذهن، امکان می‌دهد تا ذکاوتی فرای تفکر ساده وارد عمل شود و قالبی نو خلق نماید. این چرخش و گردش مابین تضادها، شرایطی را ایجاد می‌کند که ذهن شما آزادانه به زوایای دید جدید دست یابد. توانایی بوهر در تصور دوگانه نور در قالب ذره و موج، باعث شد تا او به درک و تدوین "اصل مکملی" برسد. اختراع یک سیستم عملی روشنایی توسط توماس ادیسون، ناشی از ترکیب سیم‌پیچی مدارات موازی با رشته‌های مقاومت بالا در لامپ‌هایش بود ـ چیزی که در نظر دیگر اندیشمندان، غیرممکن تلقی می‌شد. در حقیقت دیگران چنین ترکیبی را عملاً ناسازگار فرض می‌کردند. از آنجا که ادیسون می‌توانست پرش بین دو چیز ناسازگار را بپذیرد، توانست رابطه‌ای را ببیند که سرانجام منجر به کشف بزرگ او شد.

7.نوابغ، استعاری می‌اندیشند. ارسطو، استعاره را نشانه نبوغ می‌دانست و معتقد بود فردی که می‌تواند شباهت‌های دو مقوله متفاوت هستی را درک کرده و بین آن‌ها پیوند برقرار کند، گوهری گرانقدر در اختیار دارد. اگر چیزهایی نامشابه، از چند منظر و رویکرد، مشابه باشند،از مناظر دیگر نیز می‌توانند مشابه‌ تلقی‌شوند.

الکساندر گراهام‌بل، عملکرد داخلی گوش را با یک پرده محکم فلزی لرزان مقایسه کرد و این مقایسه به اختراع تلفن انجامید. انشتین بسیاری از قوانین مجرد خود را از رخدادهای مشابه طبیعی برداشت می‌کرد و توضیح می‌داد؛ رخدادهایی همچون پاروزدن در یک قایق یا ایستادن در ایستگاهی که قطاری از آن می‌گذرد.

8. نوابغ خود را برای فرصت‌ها مهیا می‌کنند. ما هرگاه مبادرت به انجام کاری می‌کنیم و شکست می‌خوریم، به‌ناگاه با شرایطی نو مواجه می‌شویم. این اولین اصل حادثه خلاق است. ممکن است از خود بپرسیم چرا من در این کار شکست خوردم؛ که البته سوالی منطقی است. ولی حادثه خلاق، سوال متفاوتی را پیش‌روی ما می‌گذارد: ما چه کرده‌ایم؟ پاسخ به این پرسش از طریقی نو و غیرمنتظره، اقدامی خلاقانه و اساسی است. این، خوش‌شانسی نیست، بلکه بینشی خلاقانه در بالاترین مرتبه است.

الکساندر فلیمینگ، اولین پزشکی نبود که در مطالعه باکتری‌های کشنده، متوجه کپک‌های ظرف کشت میکروب (که در محیط باز قرار گرفته بود) شد. کمتر پزشک خوش‌شانسی پیدا می‌شود که به‌جای دور ریختن این ظرف، آن را "جذاب" بداند و به آن به دیده یک "فرصت" بنگرد. این نگرش علاقه‌مندانه‌ی او، به کشف پنی‌سیلین منتهی شد. ادیسون، وقتی در حال تفکر عمیق راجع به چگونگی ساخت یک رشته کربنی بود، ناخواسته با تکه‌ای از خمیر بتونه سرگرم شده بود، آن را می‌چرخاند و دور انگشتانش می‌پیچید، لحظه‌ای که نگاهش به انگشتانش افتاد، برق از چشمانش پرید و گفت: "کربن را مانند یک رشته بپیچ!". بی‌اف‌اسکینر، این‌گونه بر اولین اصل روش‌شناسان علمی تکیه می‌کند: "وقتی چیزی برایتان جالب است، همه‌ چیز را رها کنید و به مطالعه آن بپردازید". وقتی فرصتی در می‌زند و ما مجبور به اتمام کاری از پیش تعیین‌شده هستیم، شکست‌های ناخواسته‌ی بسیاری در زندگی‌مان رخ می‌دهد. نوابغ خلاق، منتظر دستاوردهای شانسی نمی‌نشینند، بلکه فعالانه به‌دنبال اکتشاف تصادفی می‌گردند.

این راهبردها را به‌کار بگیرید

نوابغ خلاق می‌دانند که چگونه ازاین راهبردهای فکری استفاده کنند و به دیگران نیز بیاموزانند که از آن‌ها استفاده کنند. جامعه‌شناس معروف، هریت زوکرمن، متوجه شد که شش نفر از شاگردان انریکو فرمی (برنده جایزه نوبل)، همانند خود او موفق به دریافت جایزه نوبل شدند. ارنست لاورنس و نیلز بوهر نیز هر یک چهار شاگرد برنده جایزه‌ی نوبل داشتند. جِی‌جِی تامسون و ارنست رادرفورد نیز مشترکاً 17 برنده جایزه نوبل را تربیت نمودند. این برندگان نوبل، تنها نابغه نبودند؛ بلکه قادر بودند نبوغ را به دیگران نیز بیاموزانند. بررسی‌های زوکرمن نشان می‌دهد تأثیرگذارترین بزرگان، علاوه بر محتوای فکری،الگوها و راهبردهای تفکر را نیز آموزش می‌دادند. بنابراین واضح است که راهبردهای فکری را می‌توان آموخت.

درک، تشخیص و به‌کارگیری راهبردهای فکری مشترک بین نوابغ خلاق، شما را قادر می‌سازد تا در زندگی کاری و شخصی خود، خلاقانه رفتار کنید

مرجع

Michalko Michael, “Thinking Like a Genius”, in the Exploring your Future, Maryland, World Future Society, 2000.

از وبلاگ تعادل ساری


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آدرس جدید
تدریس مهمترین نکات 'زن شناسی '
ادامه نوابغ چگونه میاندیشند؟
نوابغ چگونه میاندیشند؟
تدریس مهمترین نکات 'مردشناسی'
به آرامی آغاز به مردن میکنی، اگر...
چرا یهودیان اینقدر قدرتمندند؟ (1)
چرا مسلمانان اینقدر کم توانند؟ (2)
چرا مسلمانان اینقدر کم توانند؟ (1)
چرا یهودیان اینقدر قدرتمندند؟ (3)
چرا یهودیان اینقدر قدرتمندند؟ (2)
برای صیاد خورشید که شب را بی خانمان کرد
از دوی لولا تا « جستن در خانه خود» مولانا
خودت را باور کن
گزارش کارگاه ارتباط عاطفی مؤثرتر(1)
[همه عناوین(43)][عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ